احتمال خیانـت شــوهرتــان را تخمیــن بزنیـد!
احتمال خیانـت شــوهرتــان را تخمیــن بزنیـد!
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 ترس از ازدواج با زنی که وفادار نیست، حسادت نسبت به وقایعی که در زندگی گذشته او وجود داشته و ترس از تکرار آن شرایط، گاهی مردها را به سمت تصمیم‌های تلافی‌جویانه می‌برد؛ تصمیم‌هایی که گرچه خودشان هم دلیل منطقی برای گرفتنش ندارند اما آن‌ها را با این اتفاق روبه‌رو می‌کند. شاید دلیل دیگر این مشکل این باشد که افراد بعد از ازدواج عادت صحبت کردن با یکدیگر را فراموش می‌کنند، درحالی‌که اگر بتوانند ناراحتی‌های‌شان را با هم مطرح کنند و علتش را بپرسند نیمی از مشکلات‌شان حل می‌شود. شنیدن یک دلیل منطقی بدون جبهه‌گیری چیزی است که مردها بعد از این احساس ناامنی احتیاج دارند.

مردها دوست دارند بعد از ازدواج معنای حقیقی خانواده را احساس کنند؛ خانواده‌ای که در کنار هم غذا می‌خورند، با هم تفریح می‌کنند و با هم تصمیم می‌گیرند

هشدار دوم

احساس پیری می‌کردم

وقتی چند سال از زندگی مشترک می‌گذرد و خیلی چیزها شکل عادت به‌خود می‌گیرد، بحران تازه‌ای در دنیای مردها شروع می‌شود. آن‌ها فکر می‌کنند دیگر جذاب نیستند و در این زندگی هیچ‌چیز به غیراز یک مرد خانه از آن‌ها باقی نمانده. از طرف دیگر اغلب آدم‌ها، چه مرد و چه زن دوست ندارند جنبه‌خصوصی زندگی‌شان، بعد از ازدواج ویران شود. دوست ندارند علایق فردی‌شان را فراموش کنند و از میان هزاران نقشی که به‌عنوان یک عضو اجتماع می‌توانند داشته باشند، تنها یک شوهر و یک پدر باشند. خیلی مرد‌ها برای رها شدن از این تصور تلاشی نمی‌کنند اما زمانی که زنی بار دیگر به آن‌ها توجه می‌کند و به یادشان می‌آورد که می‌توانند به غیر از آن مرد خانه هویت دیگری هم داشته باشند، اوضاع کمی تغییر می‌کند. قطعا درصد مردهایی که برای نجات پیدا کردن از این تصور به همسران‌شان خیانت می‌کنند چندان زیاد نیست اما در مجموعه دلایلی که مردها برای خیانت کردن مطرح می‌کنند، این موضوع هم بارها و بارها دیده شده است.

هشدار سوم

از جر و بحث خسته بودم

یک رابطه پر تنش که در آن برای هر موضوع ساده روزها و ماه‌ها بحث می‌شود همیشه قابل تحمل نیست. زنی که به هر بهانه همسرش را سرزنش می‌کند یا به هر دلیل کوچک روزها قهر و شکایت می‌کند، از نظر مردها عامل نا امنی خانه است.
ازدواج از نظر اغلب آدم‌ها به معنی ساختن خانه‌ای آرام است و طبیعتا همسری که نمی‌تواند تنش‌های خانه را کم کرده یا مدیریت کند، اصلی‌ترین عامل ایجاد این نا امنی است. عاملی که می‌توان با خیانت، جایگزینی برای آن پیدا کرد. کمتر آدمی است که نسبت به این اصل شک داشته باشد که خانه محل آرامش است. افراد دوست دارند بعد از گذشتن از محیط‌های کاری کسالت آور و ترافیک خیابان‌ها، به خانه‌ای امن و آرام بیایند. خانه‌ای که همیشه پر از مهمان نیست و البته همیشه هم پر از تنهایی نیست. خانه‌ای که مشکلات در آن گاهی با بحث حل می‌شوند اما به قهر و جنجال منجر نمی‌شوند.

هشدار چهارم

ظاهرش آزارم می‌داد

سال‌ها و سال‌ها با کسی زندگی کردن ممکن است برخی قوانین با هم بودن را از میان ببرد. اکثر زن‌ها در صحبت‌های عامیانه و نصیحت‌های دوستانه‌شان این موضوع را می‌شنوند: «زیبا، جذاب و مرتب بودن در خانه حرف اول را می‌زند» شاید اهمیت دادن به این موضوع تا این حد، کمی اغراق‌آمیز باشد اما هنوز هم نمی‌توان آن را انکار کرد یا بی‌اهمیت دانست.گاهی زن‌ها احساس می‌کنند دلیلی ندارد مقابل مردی که با آنها در هر شرایطی همراه بوده است، برای آراستگی ظاهرشان وقت بگذارند؛ اما از نظر خیلی مردها این یکی از نقاط ضعف همسرشان تلقی می‌شود. زنان باید حتی چندین سال بعد از ازدواج هم طراوت و زیبایی خود را حفظ کنند. وقتی یک زن فقط زمانی که می‌خواهد از خانه بیرون برود برای انتخاب لباس‌ها و آرایش وقت می‌گذارد، ناخودآگاه این پیام را به همسرش منتقل می‌کند که «تو مهم‌ترین مرد زندگی من نیستی» و این خطرناک‌ترین جمله‌ای است که یک زن می‌تواند به یک مرد بگوید.

هشدار پنجم

او اصلا کنارم نبود

مردها دوست دارند بعد از ازدواج معنای حقیقی خانواده را احساس کنند؛ خانواده‌ای که در کنار هم غذا می‌خورند، با هم تفریح می‌کنند و با هم تصمیم می‌گیرند. آن‌ها از این تصور که ارزشمندترین فرد زندگی همسرشان هستند لذت می‌برند و زمانی که این تصور را از دست می‌دهند، به‌دنبال راه دیگری برای اثبات اهمیت‌شان می‌گردند و گاه فرد تازه‌ای را برای اثبات این موضوع به زندگی‌شان وارد می‌کنند. زنی که مدام بر سر کوچک‌ترین مسائل کوله باری از سرزنش نصیب شوهرش می‌کند، زنی که هنوز برای جزئی‌ترین تصمیمات با هرکسی به غیراز همسرش همفکری می‌کند، زنی که وقتی برای تفریحات خانوادگی ندارد و ترجیح می‌دهد با دوستان یا همکارانش وقت بگذراند، همسرش را هر روز یک قدم برای بیرون رفتن از این زندگی جلوتر می‌برد.

هشدار ششم

از اتهام‌ها خسته شدم

مردها از این‌که به خاطر اشتباهات گذشته‌شان هر روز تنبیه شوند، بیزارند. برخی از آن‌ها ممکن است در کارنامه‌شان نشان یک خیانت را داشته باشند یا این‌که حتی قبل از ازدواج و آشنایی با همسرشان سابقه آشنایی با زنان دیگر یا نامزدی‌های ناموفق را داشته باشند. این‌ها موضوعاتی است که سال‌ها پیش اتفاق افتاده و زمان آشکار شدنش همسر فرد ادعا کرده که توان بخشیدنش را دارد اما پس از سال‌ها ممکن است هنوز در لایه‌های زیرین ذهنش این مسئله وجود داشته باشد. گاهی بیزاری از این‌که مدام در معرض اتهام باشند آن‌ها را به سمت تلافی پیش می‌برد و موضوعی که تا پیش از این تنها یک هراس در زندگی بوده است را به یک واقعیت تبدیل می‌کند. مردها دوست دارند وقتی با تمام وجود احساس تأسف می‌کنند بخشیده شوند و وقتی بخشیده می‌شوند دیگر سرکوفت‌های گذشته را نشنوند.

هشدار هفتم

من را کنار گذاشته بود

انتظار داشتن یک رابطه زناشویی سالم بعد از ازدواج انتظار زیادی نیست. حق هر مرد یا زن است که این موضوع را هم بخشی از زندگی بعد از ازدواجش بداند و نیازهای زناشویی‌اش را با همسری که دوست دارد و از بودن در کنارش آرامش می‌گیرد برطرف کند. رابطه سردی که بعد از چند سال سراغ خیلی از زن و شوهرها می‌آید می‌تواند تهدیدی جدی برای آن رابطه باشد. اگر زندگی شما در این گروه قرار می‌گیرد، بهتر است با مراجعه به یک متخصص یا صحبت کردن با همسرتان راهی برای برطرف کردن این مشکل پیدا کنید و اجازه ندهید که چنین موضوعی اعتماد و آرامش را از زندگی مشترک‌تان دور کند. این موضوع شاید به‌دلیل برخی خلأ‌های عاطفی در زندگی‌تان پیش آمده باشد و شاید بتوانید با گفت‌وگو آن را حل کنید. شاید هم مشکلی جدی‌تر و نیازمند درمان باشد. پس، از حرف زدن در مورد آن نترسید و بهترین راه را برای درمان یا برطرف کردنش انتخاب کنید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: